عقده های حقارت، مسبب شکایت!

۲۰۲۳/۱۰/۱۰

عقده های حقارت، مسبب شکایت!

خود خواهی و شهرت طلبی هم ممکن یک حد داشته باشد. اما در شرایط فعلی، در «مدیاهای الکترونیکی»، کسانی که دارای «تخیل بیکران» اند، بیشتر مشغول بهره برداری از آنست. درین روزها، وقوع زلزله در هرات و سروصدای «اهدای جائزهٔ‌ نوبل» به کاندید، برای تعدادی از نویسندگان و شاعران نیز فرصت داده است، تا در «میدیاها»، حضور یابند. چون شاعر نیستم که “مرثیه” به ارتباط زلزله بنویسم و یا خودم را در کدام مقام بدانم که طبق معمول باید، پیام تبریکیه به شخص مفتخر به جائزهٔ «نوبل» و یا پیام تسلیت به کاندیدی که مفتخر شناخته نه شده است، بنویسم، تا از آدرس اینجانب فرستاده شود.

در طول سالهای های بحران خونین در افغانستان، همه غم ها و تأثرات تلفات جانی و مالی در کشور و هم در فامیل و حلقات دوستان و اقارب، مانند میلیون ها انسان این وطن متحمل شده ام. هیچگاهی کدام اقامۀ دعوی علیه کسی هم به راه نینداخته ام. هیچ تخیل و استعداد شعری هم، در ذهنم خلق نه شده است. آنچه به درک حقیقت ارتباط می گیرد، باید وظیفهٔ هر انسان با وجدان و عقل سلیم شناخته شود، تا با ارائهٔ معلومات ممکن درست، تلاش بکار ببرد، تا جلو گمراهی های احتمالی شنوندگان و خوانندگان، گرفته شده بتواند. اینرا، همه می دانند که وقوع حوادث طبیعی، خارج از ارادهٔ ما انسانها، رخ می دهد. فقط آن جوامع و کشورهائی که تخنیک پیشرفته در اختیار داشته و منجمله بطور نمونه دارای امکانات پیشگوئی های آب و هوا و زلزله و غیره می باشند، ممکن بتوانند با اطلاعات عاجل، از تلفات بیحد جانی و مالی، کمی جلوگیری بتوانند. حال آنچه که در پهلوی سائر مطالب نشر شده، برای این نویسنده تعجب آور بوده است، اینست که آقای «دکتور زمان ستانیزی»  در تحت این عنوان: «جایزه چگونه از دست ما ربوده شد»، نه تنها شکایت دارد، بلکه این «جائزه» را از «ما» دانسته و کلمهٔ «ربوده» شده را بکار می برد. اولاً ادعای «ملکیت» قبلی را که با ذکر کلمهٔ «ما» افاده می کند، بر چه اساس است؟ بر اساس اطلاعات قبلی تنها همه می دانسته اند، که هر سال، در بارهٔ کاندیدان در رابطه موضوعات معینه، از جانب “کمیسیون” معینه، «پیشنهاد» می گردد.

این پیشنهاد هم می تواند بدان معنی فهمیده شود، که صلاحیت تفویض در جای دیگر است. ممکن است، آقای «دکتور زمان ستانیزی»، هم چنان عضو «کمیتهٔ اهداء»، نه باشد. و اگر درین کمیته هم عضویت داشته می بود، نظر به مقررات آن کمیته، حق افشای موضوع را، نمی داشت، زیرا دلائلی که بر مبنای آن، این جائزه داده می شود، از جانب «کمیته» تا ۵۰ (پنجاه) محفوظ با قفل شده، نگهداشته می شود.درست است که حدسیات و تخیل آزاد است.

پس این «آقا»، بنابر چه حق و سند، حکم می کند، که «ربوده» شده است، وقتی دلائل تصمیم اهدای جائزه از جانب کمیته معلوم نیست. باز او خود از روی چه با چنین یک نسبت، یاد می کند. در طی دهه های طولانی به همگان معلوم است، که فرد و یا یک سازمان که در آن بخش های معینه که در رابطه با دست آوردهای حاصله از چنان فعالیت ها، «جائزه»، داده شده می تواند، خود فرد و یا یک مؤسسه، خود حق کاندید شدن خود را، خودش ندارد. از جانب دیگر پیشنهاد کاندید، به معنی تفویض و یا «اهداء» جائزه نیست. افسوس به حال ما، که چنین حرفهای «پوچ» را می شنویم.

خوانندگان محترم با نام «البرت آینشتاین» آشنائی دارند که با تیئوری نسبیت خود، صاحب شهرت شده است.  فورمول (E = M x C2) را بسیاری ها و بخصوص فزیکدانان می دانند که در عین حال به عنوان معادلۀ تبدیل «ماده» به «انرژی» شناخته شده است. “البرت آینشتاین” وقتی مشاهدات و کفشیات خودش را در بارۀ “نور” یا “فوتون” اعلان داشت، مفتخر به جائزۀ “نوبل” (۱۹۲۱م) شناخته شده است..

قرار اظهار “هنس – پیتر دیور”، “آینشتاین” خود باور نداشته است، که در مورد، مفتخر به جائزه شده باشد.

در حالی که شهرت او در بارۀ “تیئوری نسبیت” بیشتر بوده است. چناچه یکزمان که “راسیزم” و “ناسیونالیزم” مانند امروز که در افغانستان می بینیم به اوج تبلیغات خود رسیده بود، در آنزمان گفته است، که: اگر تیئوری نسبیت من مورد تأئید قرار گیرد، آلمانها مرا آلمانی و فرانسوی ها مرا مرد جهان خواهند نامید. هرگاه رد شود در نزد آلمانها “یهود” و در نزد فرانسوی ها، “آلمانی” خواهم بود. در خاتمه بار دیگر توجه آقای «دکتور زمان ستانیزی» را، به فرمودۀ “رَسل” در تحت نام «چاینک رَسل» (Russell’s teapot) جلب می کنیم، که گفته است، ثبوت هر ادعا مربوط گویندۀ اولی است، باور به آن برای شنونده و یا خواننده حتمی نیست. این موضوع در مقالات قبلی این نویسنده نقل شده است. “رَسل” «چاینک» خود را بین زمین و مریخ گذاشته است. چون خیلی کوچک است، هیچ “تلیسکوپ” آنرا از زمین دیده نمی تواند، اما با زمین مریخ به دور آفتاب می چرخد. گفته است، مانند آنچه است، که گفته شود، “آنجا خداست.”  حال آقای «دکتور زمان ستانیزی»، چه چیز شما را بر آن داشت، که تحت چنین عنوان چیزی بنویسید و هر نوع حدسیات را بدون ثبوت طرح کنید. آیا این هم نمایانگر این حقیقت نیست که “عقده های حقارت، مسبب شکایت!” شده باشد. چرا چنین ادعا؟

پایان

از افتتاح وبسایت (۲۰۲۱/۹) تا کنون

مجموع شمار خوانندگان 165

برای ارتباط، احترامانه از شما دعوت میشود به آدرس های ذیل با ما در تماس شوید

nasharat@ariana-afghanistan.com و یا info@ariana-afghanistan.com

به استناد مادۀ ۲۰میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی، تبلیغ برای جنگ و ترغیب و دعوت به نفرت نژادی، مذهبی، زبانی و هرنوع دیگر آن، که منجر به خشونت و زور گردد، از نشرات ممنوعه محسوب گردیده ، اقبال نشر نخواهد یافت